عاشق پاییز و راه رفتن روی برگها و صدای خش خش اونها هستم .
خورده صبور و مهربون .
.بعضی وقت ها هم زود از کوره در میرم و عصبی میشم .
یه خورده هم احساساتی و شکننده
.کتاب خواندن و دوست دارم
.زیاد اهل ورزش نیستم .
زیاد ادم سخت گیری نیستم .
زندگی کردن و دوست دارم و عاشق اونم ولی بعضی وقتا تو تنهایی خودم میگم اینم زندگیه
که تو داری
دوست دارم به خیلی چیزا برسم .
یه کمی خوش خنده ام .
هر غذایی رو دوست ندارم خیلی نق میزنم به غذاها
پیتزا رو خیلی دوست دارم
.اما دست پخت خودم افتضاه ست
اهل مکر و ریا و حیله هم نیستم
از دروغ به شدت بدم می یاد
خیلی هم اهل موسیقی نیستم اما صدای عارف و ستار شاروخ رو دوست دارم .
از بین هنرها هم فقط عاشق نقاشی کردن هستم
نوشته ای برای نبودنم .
تمام آرزوهای خشکیده ام را در صندوقچه می نهم و با بغض بی پایان به دریا می سپارمش
دریایی که با اشکهایم اشناست
.و من ساکن یک دوردست که خاطرهام در بستر دریاست قلبم را به دریا سپردام که شای
چیزی شبیه مرگ میخواهم تا وارهم.
این تن خسته دیگر نا ندارد
بهترین حرف: من خودمم بدون هیچ تظاهری
دو چیز را از هم جدا کن:
عشق و هوس
چون اولی مقدس است و دومی شیطانی، اولی تو را به پاکی می برد و دومی به پلیدی.
در دنیا فقط 3 نفر هستند که بدون هیچ چشمداشت و منتی و فقط به خاطر خودت خواسته هایت را بر طرف میکنند، پدر و مادرت و نفر سومی که خودت پیدایش میکنی، مواظب باش که از دستش ندهی و بدان که تو هم برای او نفر سوم خواهی بود.
چشم و زبان ، دو سلاح بزرگ در نزد تواند، چگونه از آنها استفاده میکنی؟ مانند تیری زهرآلود یا آفتابی جهانتاب، زندگی گیر یا زندگی بخش؟
بدان که قلبت کوچک است پس نمیتوانی تقسیمش کنی، هرگاه خواستی آنرا ببخشی با تمام وجودت ببخش که کوچکیش جبران شود.
همیشه دلی
هیچگاه عشق را با محبت، دلسوزی، ترحم و دوست داشتن یکی ندان، همه اینها اجزاء کوچکتر عشق هستند نه خود عشق.
خودتباش
اگر خواهان حقیقتی
تمام خطرهای راه (خود بودن) رابجان بخر.
وبپذیر آزمونهایی را که
زیرکی :ذکاتوهوشمندی را
نه تو هدیه خواهند داد.