گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر
با اعتماد، زمان حالت را بگذران
و بدون ترس برای آینده آماده شو
ایمانت را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز
شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن
زندگی شگفت انگیز است
فقط در صورتیکه بدانی چطور زندگی کنی
مهم این نیست که قشنگ باشی
قشنگ این است که مهم باشی !
حتی برای یک نفر
کوچک باش و عاشق .... که عشق ، خود می داند
آئین بزرگ دانستنت را
بگذار عشق خاصیت تو باشد،
نه رابطه خاص تو با کسی
موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن
هر روز صبح در آفریقا، آهویی از خواب بیدار میشود
و برای زندگی کردن و امرار معاش در صحرا میچرد
آهو میداند که باید از شیر سریعتر بدود
در غیر اینصورت طعمه شیر خواهد شد
شیر نیز برای زندگی و امرار معاش در صحرا میگردد
میداند که باید از آهو سریعتر بدود، تا گرسنه نماند
مهم این نیست که تو شیر باشی یا آهو ...
مهم اینست که با طلوع آفتاب از خواب برخیزی و برای زندگیت
با تمام توان
و با تمام وجود شروع به دویدن کنی
بدان که قلبت کوچک است پس نمیتوانی تقسیمش کنی
هرگاه خواستی آنرا ببخشی با تمام وجودت ببخش که کوچکیش جبران شود
هیچگاه عشق را با محبت، دلسوزی، ترحم و دوست داشتن یکی ندان
همه اینها اجزاء کوچکتر عشق هستند نه خود عشق
همیشه با خدا درد دل کن نه با خلق خدا و فقط به یگانه عالم توکل کن
آنگاه می بینی که چگونه قبل از اینکه خودت دست به کار شوی، کارها به خوبی پیش می روند
میدانیکه:
ازخدا خواستن عزت است
اگر برآورده شود رحمت است و اگر نشود حکمت است
از خلق خدا خواستن خفت است
اگر برآورده شود منت است اگر نشود ذلت است
پس هر چه می خواهی از خدا بخواه
و در نظر داشته باش که
برای او غیر ممکن وجود ندارد و تمام غیر ممکن ها فقط برای توست
پس با خدا باش و پادشاهی کن
بی خدا باش و هرچه خواهی کن
گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر
با اعتماد، زمان حالت را بگذران
و بدون ترس برای آینده آماده شو
ایمانت را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز
شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن
زندگی شگفت انگیز است
فقط در صورتیکه بدانی چطور زندگی کنی
مهم این نیست که قشنگ باشی
قشنگ این است که مهم باشی !
حتی برای یک نفر
کوچک باش و عاشق .... که عشق ، خود می داند
آئین بزرگ دانستنت را
بگذار عشق خاصیت تو باشد،
نه رابطه خاص تو با کسی
موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن
هر روز صبح در آفریقا، آهویی از خواب بیدار میشود
و برای زندگی کردن و امرار معاش در صحرا میچرد
آهو میداند که باید از شیر سریعتر بدود
در غیر اینصورت طعمه شیر خواهد شد
شیر نیز برای زندگی و امرار معاش در صحرا میگردد
میداند که باید از آهو سریعتر بدود، تا گرسنه نماند
مهم این نیست که تو شیر باشی یا آهو ...
مهم اینست که با طلوع آفتاب از خواب برخیزی و برای زندگیت
با تمام توان
و با تمام وجود شروع به دویدن کنی
بدان که قلبت کوچک است پس نمیتوانی تقسیمش کنی
هرگاه خواستی آنرا ببخشی با تمام وجودت ببخش که کوچکیش جبران شود
هیچگاه عشق را با محبت، دلسوزی، ترحم و دوست داشتن یکی ندان
همه اینها اجزاء کوچکتر عشق هستند نه خود عشق
همیشه با خدا درد دل کن نه با خلق خدا و فقط به یگانه عالم توکل کن
آنگاه می بینی که چگونه قبل از اینکه خودت دست به کار شوی، کارها به خوبی پیش می روند
میدانیکه:
ازخدا خواستن عزت است
اگر برآورده شود رحمت است و اگر نشود حکمت است
از خلق خدا خواستن خفت است
اگر برآورده شود منت است اگر نشود ذلت است
پس هر چه می خواهی از خدا بخواه
و در نظر داشته باش که
برای او غیر ممکن وجود ندارد و تمام غیر ممکن ها فقط برای توست
پس با خدا باش و پادشاهی کن
بی خدا باش و هرچه خواهی کن
تت دارم
دوستت دارم
لحظه ای که اسمت را بر زبان می آورم
دوستت دارم
زمانی که دستت، دستانم را می فشارد
دوستت دارم
زمانی که در کنار هم آینده ای مبهم را ورق می زنیم
و زمانی که از همان لحظه ها پلی می سازیم برای دوست داشتن
دوستت دارم
زمانی که در کنار هم نشسته ایم و گوییکه هیچگاه خیال برخاستن نداریم
دوستت دارم
و لحظاتی که با تو هستم همانند زدن پلکی سپری می شود
گمان کنم که این عشق است
و همان لحظه ای که دستم در دستان توست
لحظه عاشقی
شهرستانک نگین زیبای البرز در ?? کیلومتری جاده کنونی کرج به چالوس و در فاصله ?? کیلومتری تهران واقع شده ولی با احداث اتوبان تهران شمال و تونل منحصربفرد تالون- فاصله تهران به شهرستانک آن هم از طریق اتوبان به ?? کیلومتر کاهش می یابد!! با احداث این تونل و افتتاخ فاز اول بزرگراه تهران-شمال، منطقه شهرستانک به قطب گردشگری تهران تبدیل خواهد شد.
در ارتفاعات البرز مرکزی ، آنجا که کوه ها بازو به بازوی هم آنقدر دامن می کشند که سرانجام از گذرگاه کوه های شمال باختری خراسان خود را به کوه های هندو کش و فلات پامیر میرسانند، دهکده ای با پیشینه تاریخی بسیار کهن آرمیده است. با مردمی صبور اما دلیر و تیزهوش که این همه را وام دار طبیعت شوق برانگیز اما پیکار جوی پیرامون خویش اند.
در سینه کش البرز مرکزی آنجا که دمای تابستانی آن به زحمت از 15 درجه سانتی گراد می گذرد و در بلندی های ، این میزان به 5 درجه کاهش می یابد ، دهکده کوهستانی شهرستانک دامن کشیده است. جایی که ناصر الدین شاه قاجار از طبیعت بکر آن غافل نماند و قصر تابستانی خود را در آن پی افکند.
البرز سحرانگیز ، با دهکده ها و روستا ـ شهرهای شمار ناپذیر خود ، گویی قاره ششم سیاره ما است . با صدها رود دائمی و هزارها جویبار بهاری و به همین تعداد چشمه و یخچال و حوضچه کوهستانی.
البرز ، این پدیده آمده از رسوبات دوران های اول تا سوم زمین شناسی ، قاره ای است با تمدن هایی که پیشینه بسیاری از آنها به اعماق تاریخ می رسد. جایی که خود ، آفریننده تمدن های شگفت تاریخی بوده و حاشا که در طول هزارها سال ، سد راه انتقال رطوبت و ابرهای دریای خزر به تمدن های این سوی خویش شده است.
بدینگونه البرز با کارکردی دوگانه ، بر جغرافیای پیرامون خود حتی تا حواشی خلیج فارس نیز تاثیر گذاشته است.
در گوشه ای از این دریای سنگ و صخره که طول آن به 3330 کیلومتر و عرض متوسط آن به 85 کیلومتر می رسد ، دهکده خوش منظر شهرستانک سر بر آورده است .
این روستا تابع دهستان “ لورا ” در 63 کیلومتری شمال غربی کرج و 10 کیلومتری پل دو آب (گچسر) ، بر سر راه جاده کرج ـ چالوس ایستاده است. در منطقه ای سردسیر که اقتصاد آن عموما متکی بر کشت و زرع غلات ، گردو ، پرورش زنبور عسل ، تولید لبنیات ، دامداری و سپس جاجیم و شال بافی است.
در جاده کرج-چالوس “ آسارا” در آغاز راه شهرستانک ، با سروها و تبریزی های شکوهمندش جاده را در میان گرفته است. نام "آسارا" در گذشته های نه چندان دور “ آب سرا ” بوده است و مصداق این نام دو رود پر آبی است که از شهرستانک سرچشمه می گیرند.
“ اهالی شهرستانک آب را “ او ” تلفظ می کنند و “ اوسرا ” به مرور زمان به “ آسارا ” تغییر کرده است. ” پس از آسارا جاده فرعی سمت راست را اگر پیش بگیریم و از دهکده کوچک “ سرک ” بگذریم پس از 5 کیلومتر شهرستانک را می بینیم . از دور شبحی سبز رنگ دیده می شود. نزدیک که می شویم سروها و تبریزی های سر به فلک کشیده نمایان می شوند.
گذرگاه خورشید
آسمان را رنگهای نارنجی و قرمز پر کرده است. خورشید در حال طلوع کردن است. اشعه های شنگرف گون خورشید چشمانمان را خیره کرده است. می پرسیم : " انگار خانه خورشید همین جا است ! "
رشته کوه های البرز به صورت یک رشته شرقی ـ غربی ایران را از مشرق به “ هندوکش ” و “ هیمالیا ” و از مغرب به کوههای “ الپ ” ، “ پونتیک ” ، “ تورس ” و “ آنتی تورس ” در کشور ترکیه وصل می کند. اکثر دره هایی که در این رشته کوه قرار دارند ، شمالی ـ جنوبی اند. و تنها دره ای که شرقی ـ غربی است همین شهرستانک است.
این جا گذرگاه خورشید است ! یعنی از لحظة طلوع تا غروب ، آفتاب را می توان در این دره دید. به خاطر طول مدت تابش خورشید ، این دره بهترین آب و هوای ییلاقی ایران را دارد. و همین ویژگی ( شرقی ـ غربی بودن دره ) باعث شده بود ، ناصر الدین شاه که خوش گذران ترین پادشاه سلسلة قاجاریه بود ، قصری بر بلندترین نقطه شهرستانک بنا کند که هنوز بعد از گذشت 120 سال بقایای آن دیده می شود.
این روستا تابستان ها بیش از 5000 نفر و زمستان ها کمتر از ???? نفر جمعیت دارد. دارای دو مدرسه است. یکی دخترانه ( مدرسه آیت الله طالقانی ) و دیگری پسرانه ( استاد مطهری ) از بیمارستان و درمانگاه هم که خبری نیست. تنها یک بهداری در این جا وجود دارد که به امکانات بیشتری نیاز دارد با مدیریت خانم اسکندری.
بازمانه های قصر ناصر الدینشاه
ناصر الدین شاه در شهرستانک هر سال مراسم آشپزان به راه می انداخت. اعتماد السلطنه در کتاب خاطرات خود در این باره می نویسد هر سال در یک روز معین ناصر الدین شاه به اتفاق وزرا و رجال و شاهزادگان و دیگر نزدیکان خود به شهرستانک می آمد و مراسم مخصوص آشپزان را به راه می انداخت.
طبق این مراسم ، هر یک از بزرگان و شاهزادگان باید گوشه ای از کار را می گرفتند و به دست “ مبارک ” (!) خود سبزی پاک می کردند و آش می پختند سپس سوگلی حرمسرای ناصر الدین شاه کاسه آش را بر می داشت و به دست ناصر الدین شاه میداد. .
ناصرالدین شاه برای سفر به شهرستانک از جادة مخصوص شاهی عبور می کرد. این جاده از راه “ پس قلعه ” و “ توچال ” به شهرستانک می رسید . اما خدمه و چاکران شاه مجبور بودند از راه باریک و خطرناک رودخانه به شهرستانک بروند . همیشه در جریان این رفت و برگشت ، تعدادی از خدمه شاه به رودخانه سقوط می کردند و جان می سپردند.
به همین دلیل ، ناصرالدین شاه در “ سرخ حصار ” قصری ساخت و مراسم آشپزان خود را به آنجا منتقل کرد.
اگر پنجاه ـ شصت سال پیش به این جا می آمدید می توانستید کاغذ دیواریهای روغنی قصر را که به سفارش ناصر الدین شاه از آلمان آورده بودند ببینید. حتی درهای بزرگ اصطبل را که به آن “ اوروسی ” می گفتند و با شیشه های رنگی تزئین شده بود را هم می شمردید. پس از گذشت حدود 100 سال از مرگ ناصرالدین شاه ، فدراسیون کوهنوردی وقتی دید سازمان میراث فرهنگی هیچ توجهی به ضرورت بازسازی و نگهداری این قصر ندارد ، در وسط حیاط قصر پناهگاهی ساخت برای کوهنوردانی که از قله توچال به سوی شهرستانک سرازیر می شوند.
چشمه گل کیله
این چشمه در بالاترین نقطه روستای شهرستانک در ارتفاع 2800 متری زمین با آبی سرد و گوارا از دل کوه می جوشد. شاید اغراق آمیز باشد ولی آبی که از این چشمه در طول دره شهرستانک به طول ?? کیلومتر جاری می شود از نظر خلوص و گوارایی در هیچ کجای ایران نظیر ندارد.